حال و روزنوشت‌

حال و روزنوشت‌های من در این روزهای نبادا!

حال و روزنوشت‌

حال و روزنوشت‌های من در این روزهای نبادا!

که یک‌دم صبر کن ای تیزگام و...!

 

بگردان ساقی  مهروی جام و...

 

بگردان ساقی مه روی جام  ُ

رهایی ده مرا از ننگ و نام  ُ

گرفتارم به دامت ساقیا زانک

نهادستی به هر گامی تو دام  ُ

رها کن کاهلی دریاب مارا

ولاتکسل فان القوم قاموا

نکو نبود که من از در درآیم

تو بگریزی ز من از راه بام  ُ

تو بگریزی و من فریاد در پی

که یک‌دم صبر کن ای تیزگام  ُ

مسلمانان مسلمانان چه چاره‌ست

که من سوزیدم و این کار خام  ُ

حدیث عاشقان پایان ندارد

فنستکفی بهذا والسلام  ُ

 

حضرت مولانا/ با تلخیص

مینیاتور: ستاره صبح/Morning Star

اثر استاد فرشچیان


نظرات 2 + ارسال نظر
سعید 1385/02/01 ساعت 20:50 http://shalamche.blogsky.com

سلام
وبلاگ قشنگی داری بهم سر بزن.
اگر تونستی ۲ شنبه هم یک سر بهم بزن کارت دارم.
بای

ساقیا بر خاک ما چون جرعه‌ها میریختی
گرنمی‌جستی جنون ما چرا میریختی؟
...
دست بر لب می‌نهی یعنی خمش من تن زدم
خود بگوید جرعه‌ها کان بهر ما میریختی
حضرت مولانا

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد