وشب که بادها میرسند
یکهو هوا میشود گرگ و میش
و شبح آدمی چتر به دست
از دور نزدیک میشود...
***
بارانی نرم میآید انگاری
کسی در کسی مرده
و صدای پرندهای تنها
میشکافد مه را
***
صدای گنگ چوپانان
که به ده نزدیک می شوند
و زنگ خفهی گردن بزهای گله
*
بازگشت، خیالی محال است